کتابخانه عمومی آزادگان ساری

لذت خواندن کتاب
کتابخانه عمومی آزادگان ساری

امانت کتاب؛ سالن های مطالعه؛ مجلات و روزنامه؛ بخش کودک مجهز؛ کافی نت؛ بوفه؛ و ...

بایگانی

در راستای ترویج  و تبلیغ مطالعه وفرهنگ کتابخوانی ، شصت و هفتمین نشست کتابخوان مدرسه ای با هدف ایجاد انگیزش مثبت در کودکان از طریق کتاب و کتاب‌خوانی توسط کتابخانه عمومی آزادگان ساری ساعت 9 صبح روز سه شنبه 5 بهمن با حضور حضور دانش آموزان پایه سوم ابتدایی در دبستان شهید ابراهیم آیتی برگزار شد.


در این نشست 6 نفر از دانش آموزان تجربه کتاب‌های خوانده شده خود را به اشتراک گذاشتند.

کتاب‌های«همکلاسی» نوشته قدرت الله صلح میرزائی/ توسط دانش آموز هانیه دیوسالار؛ «شاگردهایی که به حرف معلم خود گوش کردند» نوشته فریبا کلهر/ توسط دانش آموز حانیه حدادی؛ «نویسنده کوچولو» نوشته شیوا سلامت/ توسط دانش آموز یگانه اسفندیار؛ «باستر خرگوشک عاشق کتاب خواندنه» نوشته پیتر بنتلی/ توسط دانش آموز هلیا ذاکری؛ «مورچه و حضرت سلیمان» نوشته عبدالودود امین/توسط دانش آموز دینا رضایی؛ «دستهای مهربان خانم معلم» نوشته قدرت الله صلح میرزائی/ توسط دانش آموز دینا جلالی و تجربه خواندن آنها با حاضرین به اشتراک گذاشته شد که بدین شرح است:

« همکلاسی »

کتاب « همکلاسی » اثر قدرت الله صلح میرزائی است. موضوع کتاب این است که همکلاسی نباید بدون اجازه دیگران به وسیله آن ها دست بزنیم. ماجرای دو پسر که با هم هم محلی و دوست بودند، اسم یکی احمد و دیگری محسن بود. محسن دفتر ریاضی نداشت . روزی معلمش گفت: تو دفتر ریاضی نداری؟ بعد به او مهلت داد که ریاضی اش را بنویسد اما او نمی توانست آن را حل کند و دفتر احمد را دزدید. این کتاب آموزشی است. از مهمترین جذابیت داستان به شیوه مهربانی که در کتاب بود می شود اشاره کرد.

« شاگردهایی که به حرف معلم خود گوش کردند »

موضوع این کتاب داستان های تخیلی و کوتاه می باشد. وعلاوه بر شاگردهایی که به حرف خود گوش کردند. شامل 5 داستان کوتاه جذاب دیگر: آیا مزه کثافت کلاغ و لجن مثل مزه ماکارانی است؟ - فیلی که مفهوم کوچک و بزرگ را نمی فهمید.- خرگوشی که برای آخرین بار ترسید- هیچ موجودی به خری خر نیست.- آنچه بیشتر اهمیت دارد چیست؟. داستان اصلی کتاب درباره معلم دوست داشتنی و دانایی است که به شاگردهایش گفته بود: از هیچ قدرتی نترسید! و این جمله معجزه کرده بود.

« نویسنده کوچولو »

کتاب نویسنده کوچولو: اولین گامها در نوشتن و تصویرگری کتاب به همراه آموزش مفاهیم اخلاق اسلامی می باشد.  این کتاب برای گروه سنی ج می باشد. و موضوعات آن داستان‌های کوتاه فارسی، اخلاق اسلامی، اندیشه و تفکر خلاق  و داستان‌نویسی است.  

« باستر خرگوشک عاشق کتاب خواندنه »

یادگرفتن می‌تواند یک لذت بزرگ باشد اگر با شیطنت و بازی همراه شود، باستر خرگوش کوچک این قصه‌ها خرگوشک عاشق کتاب خواندن است اما دوستانش علاقه ای به خواندن ندارند و خواندن را کسل کننده می دانند. در یک روز بارانی که خرگوشک و دوستانش نمی توانند از خانه بیرون بروند، خرگوشک کتاب هایش را به آن ها امانت می دهد تا خود را سرگرم کنند.دوستانش پس بند آمدن باران هم چنان غرق داستان ها هستند. پس از آن به پایان رساندن کتاب ها، داستان ها رهایشان نمی کنند و بر اساس کتاب هایی که خوانده اند بازی می کنند و نمایش اجرا می کنند. همراه با دوستانش عشق به آموختن را با تصاویری زیبا و زبانی جذاب و شیرین به بچه‌ها هدیه می دهد.

« مورچه و حضرت سلیمان »

موضوع کتاب قرآن - قصه‌ها , حیوانها در قرآن می باشد. ماده‌ای که رهبر مورچه‌ها بود ـ تصمیم گرفت که نیمی از مورچه‌ها به همراه جانشینش «مانا» به سرزمینی دیگر هجرت کنند. زیرا تعداد مورچه‌ها زیاد شده بود و بانوی بزرگ نگران بود که غذا به اندازه کافی برای همه یافته نشود. پس از چندین‌روز مانا و همراهانش به سرزمینی بسیار زیبا رسیدند و در همان‌جا ساکن شدند و کشور خویش را بنا نهادند. وقتی همه کارها به سامان رسید، مورچه‌ها گرد هم آمدند تا رسما، مانا را به عنوان بانوی بزرگ خود تعیین کنند. اما مانا نپذیرفت، زیرا نگران بود که نتواند عدالت را بین افراد برقرار کند و مورد غضب خداوند قرار بگیرد. تا این که حضرت سلیمان آموزش‌های لازم را به او داد و بسیاری از دانش‌های الهی و شیوه‌های کشورداری را به او آموخت تا بتواند با عدالت بر مورچه‌ها حکومت کند.

« دستهای مهربان خانم معلم »

داستان در مورد دختری که لباسش را اتو میکند و و از دوستش قرض گرفت و دوستش گفت نمیخواهد مادرش بفهمد. اما بعد تمام شدن اتو کشیدن لباس ناگهان از دستش می افتد و دسته اتو میشکند. پروانه در مهمانی تولد ناراحت بود و به این موضوع فکر میکرد و چون از مادرش می ترسید به او چیزی نگفت . و صبح در مدرسه همچنان پروانه ناراحت و مظطرب هست. با کمک معلم این قضیه به مادرش گفته می شود و رفتار خوبی با پروانه داشتند و معلم به بهانه حاضر شدن در صحنه تئاتر به او هدیه داد. و هدیه باز کرد یک اتو بود.....

در پایان نشست به هر یک از افراد معرفی کننده لوح تقدیر به رسم یاد بود اهداء شد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی